ما نوشت

داستان های من و علی آقام

ما نوشت

داستان های من و علی آقام

جوجه تیغی دلم

قلب تو کبوتر است؛
بالهایت از نسیم؛
قلب من سیاه و سخت؛ قلب من شبیهِ ...
بگذریم
دور قلب من کشیده اند
یک ردیف سیمِ خاردار؛
پس تو احتیاط کن جلو نیا برو کنار
توی این جهان گنده، هیچ کس با دلم رفیق نیست؛
فکر می کنی چاره دلی که جوجه تیغی است چیست؟!
مثل یک گلوله جمع می شود
جوجه تیغی دلم؛
نیش می زند به روح نازکم،
تیغ ها ی تیز مشکلم
راستی تو جوجه تیغی دل مرا،
توی قلبت راه می دهی؟
او گرسنه است و گمشده،
تو به او پناه می دهی؟
باورت نمی شود ولی 
جوجه تیغی دلم، زود رام می شود 
تو فقط سلام کن، 

تیغ ها ی تند و تیز او
با سلام تو، تمام می شود!

عرفان نظرآهاری

نظرات 3 + ارسال نظر
شادی دوشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:51 ب.ظ http://shadi2022.persianblog.ir/

عروس خانوم بیا بتعریف بابا.کنجکاویم شددددددددددددددددددددددددددددددید.

چشم میام
منتظرم عکسامو بگیرم

علیرضا دوشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:17 ب.ظ http://www.delnevesht2.blogfa.com

فاطیماحانم عقددائمتون مبارک باشه
ولی زیک انتقادچرااین وبتون شده تکراریز همش شهراقای عرفان .
به نظرم مسئله داره کمی لوس وبی مزه میشه

ممنون
تکراری نیست
من و علی با شعرای عرفان نظرآهاری (خانم هستن البته!) زندگی می کنیم!

زهرا یکشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:54 ق.ظ http://niazema.blogfa.com

خیلی زیباست..
دارم حفظش می کنم..
اگه شعرای خانم نظر آهاری رو دوست داری شعرای استاد محمدعلی بهمنی و فاضل نظری رو هم امتحان کنید..

مرسی عزیزم
حتماً امتحان میکنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد